سلاااااااااااااااام. سلام. بچه ها یه هدیه قشنگ دارم براتون.
امروز صبح قبل طلوع آفتاب عازم کویر شدم و تا طلوع کامل خورشید
چشم انتظار موندم. از لحظه لحظه طلوع زیبای خورشید عکس گرفتم.
از اونجایی که تعداد عکس ها زیاد و شبیه به هم است، باید زمان بذارم
و گلچین کنم. و از اونجایی که دوشنبه دفاع پایان نامه دارم و هوا تا قسمتی
ابری هست، بنابراین ان شالله آخر هفته این هدیه رو تقدیم به دوستای خوبم می کنم.
فعلا این 3 تا عکس را دست به نقد را داشته باشید:
شکار لحظه ها رو در بیابان دارید؟!
لب ساحل بودیم و همه مشغول، منم از فرصت استفاده کردم:
عکس بالا هم در پایان یکی از گردش های غیرعلمی گرفته شده
[ شنبه 92/12/17 ] [ 12:6 صبح ] [ سمین ]
مکن دل ای دل بزن دل به دریا/که دنیا به خسران عقبا نیرزد /به دوری ز اولاد زهرا نیرزد.
و این زندگانی فانی جوانی/خوشی های امروز و اینجا/به افسوس بسیار فردا نیرزد
خب دیگه، این عکس خیلی ویژه هست. تقدیمش میکنم به جویبار
(اینجا امامزاده شاه سلطان هست)
نه واقعا خیلی جرات دارم این عکس تاریخی رو گذاشتم اینجا.
این یه نمونه عکس از یک قرآن تاریخی، با قدمت طولانی هست.
ای دل میمانی یا می روی؟! (بچه ها دو هفته دیگه اگه قسمت باشه
میرم نزد امام رئوف، دعاگوی همه هستم)
[ یکشنبه 92/12/11 ] [ 12:58 صبح ] [ سمین ]
اگه گفتید اسم این امامزاده چیه؟ (چیه نکنه فکر کردید خیلی باهوشید؟!دیییییی:))
ای که قربونت برم امام رضا، چقدر دلم هواتو کرده..... (عکس اون ماه رو داشته باشید تا بعد...)
خداییش چقدر شیرینه وقتی نزدیک حرم میرسی....
[ سه شنبه 92/12/6 ] [ 1:19 عصر ] [ سمین ]
عکس اول: اینم یه عکس از غروب آفتاب
عکس دوم: دریاچه نمک (البته در حد دریاچه نیست، خودم اسمشو گذاشتم دریاچه نمک)
عکس سوم: عکس گل های بنفش (میدونید که سال 93، رنگ بنفش مده و ما هم که رو مد کار می کنیم. بهههله)
عکس چهارم: ما که نتونستیم سوار این قایق بشیم، گفتم لااقل عکسشو بگیرم که تو دلم نمونه.
عکس پنجم: کویر هم واسه خودش عالمی داره هااااااااااااااااااااااااااا!
[ یکشنبه 92/12/4 ] [ 10:43 عصر ] [ سمین ]
::
